ناکامی 7 دولت در هفت خان مشکلات «توس»

چه تلخ است سخن گفتن از دردی که سال هاست تن رنجورِ فرهنگ ایران را آزرده کرده و هنوز کیمیایی برای درمان آن مهیا نشده است. دیگر چه اتفاقی لازم است که باور کنیم بزرگداشت حقیقی فردوسی و تلاش برای آبادانی توس، وظیفه ای قطعی برایمان است و کوتاهی در پاسداشت این گنج عظیم فرهنگی، خلاف همه معیارهای قانونی و اخلاقی است. ابهام و تردیدی هم در این راه اگر بود، مرقومه رهبر معظم انقلاب در سال 1375 حجت را بر همگان تمام کرد که «دولت موظف است با همت به کار در این بخش بپردازد و آن چه تاکنون شده بسی کمتر از اندازه‌ بایسته است»(1) از آن روز تاریخی و حضور ایشان در آرامگاه فردوسی و شهر تاریخی توس، 22 سال می گذرد و دولت دوازدهم، هفتمین دولتی است که از سال 75 تا به امروز، روی کار آمده است. هفتمین دولتی که همچون شش دولت گذشته اقدام در خور و شایسته ای برای آبادانی توس و احیای این منطقه تاریخی، که به نوعی با شناسنامه فرهنگی ایران گره خورده، انجام نداده و حمایت از این میراث کهن ایرانیان، همچون گذشته در حد حرف و وعده باقی مانده است. اگرچه نباید برخی اقدامات و فعالیت های موثر و کارگشا برای احیای توس، از جمله الحاق آن به مشهد و عملکرد موثر شهرداری ها و شوراهای شهر را نادیده گرفت، اما هر آدم منصفی این حقیقت تلخ را می پذیرد که آن چه امروز حکیم سخن سرای پارسی و منطقه تاریخی توس با آن مواجه است، آن چیزی نیست که با گذشت 22 سال از دستور رهبر انقلاب، مورد قبول افتد. تشکیل شورای ملی احیای توس در سال 1378 تنها اقدام در خور توجه دولت وقت برای عمل به مطالبه رهبر انقلاب در حوزه توجه به فردوسی و آبادانی توس بود، هرچند که گذر زمان و تعطیلی های طولانی مدت این شورا نشان داد که این اقدام هم اقدامی نمایشی بوده و دردی از فردوسی و توس دوا نکرده است. هرچند طلسم تعطیلی طولانی مدت این شورا در سال 1393 شکسته شد و پس از 15 سال، تلاش های ملی برای احیای توس جانی دوباره گرفت، اما این جان بخشی هم کوتاه مدت بود و حالا سه سال است که بار دیگر شورای ملی احیای توس به خوابی عمیق فرو رفته است. مسئولان استانی، خواب شورای ملی را چندان مهم نمی دانند و معتقدند با تفویض اختیارات این شورا به کمیته راهبردی استان کارها در حال انجام است، اما چندان دشوار نیست درک تفاوت جلسه ای که به ریاست معاون رئیس جمهور و با حضور نمایندگان وزارتخانه های مربوط برگزار می شود، با جلسه ای که در سطح استان و همانند بسیاری از دیگر جلسات استانی شکل می گیرد. تردیدی نیست که عزم جزم ملی برای احیای این منطقه تاریخی، ابزار لازم خود را می خواهد و بدون شک، فعالیت مستمر شورای ملی احیای توس، اگر مهم ترین ابزار آن نباشد، قطعا یکی از مهم ترین هاست و نمی توان از معلق بودن آن چشم پوشی کرد. دوستداران فرهنگ و تاریخ انتظار دارند دولت «تدبیر و امید» که در سال 93، شورای ملی احیای توس را از خواب 15 ساله بیدار کرد و نشان داد به فردوسی و توس توجه ویژه دارد، به وقفه سه ساله در فعالیت این شورا پایان دهد و بار دیگر مطالبه رهبر انقلاب و خواست ایرانیان را در سطح ملی پیگیری کند. هفت خان مشکلات توس را که برشمریم، با موضوعاتی مواجه می شویم که سال هاست برای دغدغه مندان این شهر تاریخی آشناست. نبود ردیف اعتبار ملی، نداشتن طرح تفصیلی، ناتمام ماندن پرونده ثبت جهانی توس، معادن غیرمجاز حفر شده در حریم تاریخی، بلاتکلیفی همسایگان فردوسی، دکل های مزاحم حریم بصری آرامگاه و کمبود امکانات گردشگری و فرهنگی در منطقه توس، هفت مشکل عمده این منطقه تاریخی است که رفع آن، عزم جدی می خواهد. تجربه نشان داده است اکتفا به جلسات استانی برای رفع این مشکلات کارگشا نخواهد بود و راه حل آن، تشکیل مستمر جلسات شورای ملی احیای توس است. احیای این شورا اگر چه شرط لازم برای احیای توس و فرهنگ فردوسی است، اما شرط کافی نیست. احیای این شورا یکی از مهم ترین مطالبه ها در این حوزه است که پاسخ به آن می تواند مسیر تحقق سایر اهداف ملی مبتنی بر فرهنگ و تاریخ ایرانی-اسلامی را هموار سازد. اما بدیهی است باور مسئولان و عموم مردم به حفظ، توجه و حل مشکلات این منطقه و میراث ماندگار، قطعا ضروری تر از تشکیل یک شورا یا جلسه و نشست است. باوری که بدون شک به عنوان یک عنصر اثرگذار در تقویت انسجام ملی و هویت ایرانی و اسلامی به ویژه در شرایط فعلی نیازی ضروری است. (1). بخشی از یادداشت رهبر انقلاب در بازدید از آرامگاه فردوسی- 75.4.19